معرفی نیکزاد

ساخت وبلاگ

امکانات وب

خاک زیبای مالستان زادگاه نیاکان من است.  در آغوش طبیعت زیبا و دره های پرخم و پیچ ، تپه های سرسبز ،کوه های بلند پوشیده از برف آب و هوای زالال وصاف مالستان زیبا پرورش یافتم .اجدادم از فولادی های مالستان اند. در جلگه مکنک تولد و سکونت داشتم .. تعلیمات ابتدایی و ثانوی را در زادگاهم  لیسه عالی شهید فیاض تمام کردم. بعدا جهت کسب تحصیلات عالی در رشته فیزیک سمت شمال کشور "ولایت جوزجان " سفر کردم .. از دانشگاه جوزجان دانشکده تعلیم و تربیه به درجه لیسانس  فارغ شده ام . تحصیلات بیشتری را هم در رشته های مرتبط در خارج از کشور روی برنامه دارم...  سیاست را بسیار دوست دارم . ماجراجویی های سیاسی. موشکافی های سیاسی و بحث های داغ سیاسی چاشنی خستگی های بی مزه من خواهد شد شعر رو ح و روان من است بسیار کوچک بودم که دست به قلم بردم و چیز های مینوشتم از چشم دیگران پنهانش میکردم .همینطور سال ها ادامه داشت تا در سال های پسین جرات کردم تا بگذارم نوشته هایم را دیگران هم بخوانند .. لالایی های مادرم که  شعر دوست است از سروده های محلی برایم می‌خواند  چاشنی روز های فقیرانه ی کودکانه ام بود. زندگی را با جنگ آغاز کردم یعنی اجازه رفتن در مکتب غیر آخوندی برایم به سختی داده می‌شد حتی یکی از سال‌های تعلیم خود را چنان به سختی گزراندم که حالا هیچ فکرش نمیتوانم قد کوتاه  اندام ضعیف داشتم کرایه معلم پنج چاریک گندم بود که از بردنش تا مکتب که تقریبا در فاصله 45 تا 50 دقیقه از خانه فاصله داشت برایم خیلی سخت تمام می شد.  الفبای درسهای مکتب را هم با صدای گوش خراش و غرش طیاره های بمب افگن یاد گرفتم.  دوره دانشگاه هم بدترین روز های زندگی ام بود چون هر روز شاهد فاجعه و ویرانی کشورم بودم. من از نسل خون و خاکسترم .. از میان آبدیده ترین های دوران جنگ ها و ویرانی های دیار افغان زمین به خون و خاکستر خفته یکی من هستم . دوره های که هر روزش برای من خاطره تلخ آفرید و هر لحظه هر جا شاهد مرگ ، قتل و بدختی و ویرانی کشورم بودم . در جاده زندگی در مسیر های پر پیچ و خم قدم گذاشتم  اتفاقات سخت زندگی و اقتصاد ضعیف زندگیم مرا از کاروان تحصیلات عالی اندکی عقب گذاشت شایدهم نه عقب نمیگذارد بلکه از چشم دیگران پنهانم کرد تا آنطوری باید وشاید احساساتم را بیان کنم و به مردم بشناسانم متاسفانه تا حالا فرصت میسر نشده ولی با آنهمه سرگردانی هایم باز هم با علاقمندی گاهگاهی دست به قلم میبرم و دغدغه های روز گارم را روی اوراق میریزم . زندگی برای من یک حریف قدرتمند در مقابله با سختی ها است. لحظات زندگی را از آغاز روز های زندگی مانند همه نسل خون و خاکستر آنقدر ها برایم مهربان نیافتم . از نا مهربانی های روزگار گاه گاهی با قلم همصحبت میشوم کلمات را به نام شعر مینویسم.

سگ خودت باش...
ما را در سایت سگ خودت باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nekzad11 بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:13